معنی (.n):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (.tv): گماشتن، ماموریت ,, معنی (پئ):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (پفذ): گماشتن، ماموریت پ, معنی (,n):kاkmcdت، تwbd، pr اgukg، tckاj، plk، idnت bاbj kاkmcdj، lkdsdmj، اj[اk، (,tv): ;kاaتj، kاkmcdت ,, معنی اصطلاح (.n):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (.tv): گماشتن، ماموریت ,, معادل (.n):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (.tv): گماشتن، ماموریت ,, (.n):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (.tv): گماشتن، ماموریت , چی میشه؟, (.n):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (.tv): گماشتن، ماموریت , یعنی چی؟, (.n):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (.tv): گماشتن، ماموریت , synonym, (.n):ماموریت، تصدی، حق العمل، فرمان، حکم، هیئت دادن مامورین، کمیسیون، انجام، (.tv): گماشتن، ماموریت , definition,